سال 2008 بود که تراويس کالانيک آمريکايي از سانفرانسيسکو روانه فرانسه شد تا در يک کنفرانس علمي در حوزه کاربردهاي وب در عرصههاي تجاري و... شرکت کند اما از همان لحظه اول که پايش را در فرودگاه پاريس به زمين گذشت، با يک مشکل اساسي روبهرو شد و آن هم معضل بزرگ تاکسي گرفتن در اين شهر بود. اين مساله که ميتوانست براي خيليها فقط مايه عصبانيت و شکايت از سيستم حمل و نقل باشد، براي تراويس به فرصتي براي پولدار شدن تبديل شد. او که نميتوانست بهراحتي در پاريس تاکسي پيدا کند، به فکر طراحي يک نرمافزار افتاد.
اين نرمافزار بر پايه استفاده از تلفن همراه کار ميکند و به شما کمک ميکند در هر نقطهاي که هستيد بهراحتي تاکسي بگيريد. اين کار هيچ دردسري براي شما ندارد و کافي است دکمه ويژه فراخواني تاکسي را در اين نرمافزار بزنيد تا بلافاصله اطلاعات مربوط به موقعيت جغرافيايي شما به نزديکترين راننده تاکسي که در سيستم «اوبر» عضو است ارسال شود و چند دقيقه بعد تاکسي حاضر و آماده دم در منتظر شماست. جالب اينکه حتي براي پرداختن هزينه سفرتان با اين تاکسيها هم لازم نيست دست به جيب شويد بلکه خود به خود و بر اساس مسافتي که طي کردهايد مبلغ مورد نظر از حساب شما کسر ميشود و به حساب راننده ميرود.
سيستم هوشمندانهاي است؛ مگر نه؟ قطعا کسي که چنين سيستمي را طراحي کرده و فقط در سال 2011 از راه همين نرمافزار به ظاهر ساده به 49 ميليون دلار درآمد رسيده (اين درآمد در سال 2015 چيزي بالغ بر 82 ميليارد دلار بود) و تقريبا دو سال بعد از راهاندازي استارتآپش توانسته است آن را به يک شرکت بينالمللي تبديل کند که در بيش از 300 شهر دنيا قابل استفاده است، ايدههاي فراواني درباره دنياي کسب و کار و کارآفريني دارد. او در يکي از جديدترين سخنرانيهاي تد سه درس مهم به همه کساني ميدهد که ميخواهند کارآفرين موفقي باشند. در ادامه، اين سه درس را مرور ميکنيم.
خريدار تغيير ميکند اما شما از تغيير دادن تصوير نترسيد
بيش از پنج سال بود که نرمافزار اوبر با لوگويي به شکل حرف U در فضاي مجازي فعاليت ميکرد اما تراويس کالانيک مجبور شد آن را تغيير دهد و از يوي آشنا براي مشتريها به نماد قفل و کليد برسد. اما در روزهاي اول، اين تغيير لوگو خودش را هم سردرگم کرده بود به طوري که نميتوانست اوبر را بين اپليکيشنهاي ديگر تلفن همراهش پيدا کند. جالب اينکه سرپرست تيم طراحي اوبر نيز پس از انتشار لوگوي جديد، اين شرکت را ترک کرد که جز بدشانسي نميشود اسمش را هيچ چيز ديگري گذاشت. اين مساله ميتوانست هر شرکت ديگري را با ضررهاي فراوان مواجه کند اما در مورد اوبر اينطور نبود.
تروايس ميگويد: «زماني که تازه کارمان را شروع کرده بوديم، تنها مساله مهم براي ما واقعا اين بود که مشتري فقط با لمس يک دکمه، يک تاکسي با کلاس اس پيدا کند. بنابراين چيزي که آن موقع درست کرده بوديم يک برند لوکس اما خام بود. امروز که اوبر به يک شرکت جهاني تبديل شده است، از اتومبيلهاي لوکس به سمت کالسکههاي دوچرخه هندي رفتهايم. در دسترس بودن است که براي ما و مشتريهايمان حرف اول را ميزند چون ميخواهيم فعاليتهايمان محليتر باشد. از طرف ديگر، ما ميخواستيم به چشم همه مشتريهايمان - و نه فقط گروهي از آنها - بياييم در حالي که حرف U نه در زبان سانسکريت معناي خاصي دارد و نه مفهوم ويژهاي را به ذهن چينيزبانها متبادر ميکند.»
رشد سريع يعني اولويت دادن به فرهنگ
اوبر طي سالهاي گذشته مورد انتقاد جدي خيليها از جمله اهالي رسانه و خبرنگاران و... بوده است و حتي کار به جايي رسيد که به نقل از يکي از همين گزارشهاي انتقادي، يکي از مديران اوبر مجبور شد خبرنگارها را تهديد کند! تراويس کالانيک امروز ميگويد که در آن دوران شتابزده عمل کرده و از نظر فرهنگي دوران سختي را پشت سر گذاشته است.
او ميگويد: «اگر دو سال و نيم به عقب برگرديم، ميبينيم که اوبر فقط 400 نفر کارمند داشت. اما امروز بيش از 6500 کارمند در اوبر مشغول کار هستند. وقتي چنين رشدي را در کسب و کارتان تجربه ميکنيد، لازم است ارزشهاي فرهنگي خود را تثبيت کنيد و مدام درباره آنها حرف بزنيد. کارمندهاي شما بايد دائما خودشان را در معرض اين سوال مهم قرار دهند که آيا عملکرد خوب و درستي داشتهاند يا نه؛ آيا آدمهاي خوبي بودهاند يا نه. وقتي مطمئن شويد که کارمندهاي خوبي داريد و آنها هم کارشان را بهدرستي انجام دادهاند، وقتش رسيده است که داستان خود را به ديگران بگوييد. فکر ميکنم ما درسهاي زيادي از اين ماجرا گرفتيم و در نهايت قويتر شديم.
انتظار تغيير کسب و کارتان را در آينده داشته باشيد
کالانيک قبلا اظهار اميدواري کرده بود که شرکت اوبر از قالب فعاليت در زمينه ارسال تاکسي سرويس براي کاربران و حمل و نقل بار و... خارج شود و با استفاده از خودروهاي خودران به فعاليت خود ادامه دهد. اما وقتي تحت فشار قرار گرفت که چرا نيرويي را که در حال حاضر برايش کار ميکند با اين حرف از خود رانده است، گفت دنياي اتومبيلهاي خودران از آنچه فکر ميکنيم دورتر است و شايد بيشتر از پنج سال طول بکشد که به آن نقطه برسيم اما خوب است که از وضعيت آيندهمان آگاهي بيشتري داشته باشيم. قطعا دنياي اتومبيلهاي خودران روزي به واقعيت ميپيوندد. اما مساله اين است که چطور ميتوانيم در چنين دنيايي پيشرو باشيم؟
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان